جدول جو
جدول جو

معنی طرب خواستن - جستجوی لغت در جدول جو

طرب خواستن
(خوَدْ / خُدْ فِ / فَ کَ دَ)
استطراب. (منتهی الارب). شادی طلبیدن
لغت نامه دهخدا
طرب خواستن
شادی طلبیدن استطراب
تصویری از طرب خواستن
تصویر طرب خواستن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بَ یِ مَ دَ)
جویای خبر بودن. طالب خبر بودن. استنباط. تخبﱡر. استخبار. (تاج المصادر بیهقی). خبر گرفتن، تجسس. جستجوی خبر کردن
لغت نامه دهخدا
(زَ دَ)
شیئی را به رهن قبول کردن. استرهان. (تاج المصادر بیهقی) :
چون بکاری جو، نروید غیر جو
قرض تو کردی، ز که خواهی گرو؟
مولوی
لغت نامه دهخدا
در قدیم معمول بود که چون کسی را به امیری یا حکومت یا منصبی جز آن برمیگزیدند هنگام بازگشتن او از درگاه پادشاه خادمی بانگ میزد که اسب... بیاورید واین اصطلاح شد بمعنی به امیری ویا به منصبی برگزیدن کسی را: اسب امیر خراسان خواستند و وی سوی خراسان و نشابور بازگشت
فرهنگ لغت هوشیار
چیزی را برهن قبول کردن، استرهان: چون بکاری جو نروید غیر جو قرض تو کردی زکه خواهی گرو ک (مولوی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب خواستن
تصویر آب خواستن
طلبیدن آب برای نوشیدن یا شست و شو استسقاء
فرهنگ لغت هوشیار
استدعا کردن خواهش کردن از روی نیاز سوال کردن، تکلیف کردن حکم کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرا خواستن
تصویر فرا خواستن
احضار کردن
فرهنگ واژه فارسی سره